معرفی وبلاگ
این وبلاگ در راستای ارج نهادن به مقام والای شهدا و جانبازان 8 سال دفاع مقدس ، و همچنین تجدید پیمان با آرمان های گرانقدر رهبر انقلاب اسلامی فعالیت می نماید.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1511519
تعداد نوشته ها : 3133
تعداد نظرات : 28
Rss
طراح قالب
GraphistThem241
با تولید فیلم‌های "اتوبوس شب"، "اخراجی‌ها"، "مثل یک قصه"، "روز سوم" و "فرزند خاک" در سال‌های اخیر به نظر می‌رسد موجی جدید به وجود آمده و خونی تازه در رگ‌های سینمای دفاع مقدس به جریان انداخته است. این موج جدا از به حرکت درآوردن چرخ سینمای دفاع مقدس در بخش تولید، می‌تواند پیوند مخاطب را با این فیلم‌ها محکمتر کند. این مهمترین عاملی است که سینمای جنگ در این مقطع به آن نیاز دارد. در سال‌های اخیر با فاصله گرفتن سینماگران رونق‌دهنده سینمای جنگ از این عرصه، سینمای دفاع مقدس به حاشیه رفت.مشکلاتی که برای نمایش فیلم‌های مرحوم رسول ملاقلی‌پور پیش می‌آمد و بی‌توجهی به مسائل تولید و اکران ای
اشاره:رسانه های جمعی هم چون رادیو و تلویزیون در جنگ تحمیلی توانست تحلیل و اخبار نادرست از جنگ را در دنیا در اختیار مردم قرار دهد.این رسانه ها که در اختیار دولت های بزرگ هم چون امریکا،انگلیس و ... بود.در این بخش به نقش رسانه و بازتاب های آن می پردازیم. بازتاب جنگ در رسانه ها:در پی پیدایش وضعیت جدید در جنگ و رکود حاکم بر جبهه ها ، از نیمه آبان 1359 رسانه های خارجی و صاحب نظران محافل سیاسی و نظامی درباره اهداف عراق و علل ناکامی این کشور به ارائه تحلیل پرداختند . روزنامه گاردین در مورد محاسبات غلط عراق نوشت :نیروهای عراقی مجبورند خود را برای یک جنگ بلند مدت آماده سازند ، ولی این موضوع قسمتی از برنامه اولیه آنها نبوده است . آنچه می توان از برنامه
نمایش در فطرت خود زیباترین وسیله بیان و در عین حال وسیله ای برای تخلیه فشار های روحی خاصی است که ناخوداگاه بر انسان سنگینی می کند . و بیشترین علت ماندگاری، شیوه ایست که برای آن انتخاب شده یعنی شیوه نمایش . دانش آموز امروزی ما چه مطلبی از گذشته تحصیلی خود در رابطه با مسئله مورد نظر، با خود به زندگی اجتماعی و خانوادگی امروزیش آورده ؟ تمامیت اینها دست به دست هم داده اند و فرهنگی را به وجود آورده اند که نتیجه اش سلحشوری نیروهای رزمنده در جبهه های امروزی بود و ما به بررسی و کوشش در شناخت این مقوله داریم. در واقع نبرد دلسوزانه رزمندگان در دوجبهه بال باز می کند . یکی اینکه باید بجنگند و یکی اینکه به بعضی ها بفهمانند که ما در حال نبرد هستیم و این شک
ماندگاری فیزیکی در این ساختار جهانی امریست ناممکن. پس باید راهی برای رهایی از این نابودی در تمامی سطوح زندگی پیدا کرد. اما این ماندگاری اندیشه یک سوی قضیه می باشد. و سوی دیگر آن چیست ؟ و برای چه امریست ؟ و رمز این ماندگاری در چه چیزی است ؟ و خصوصیات آن باید دارای چه توازن و اندازه ای باشد؟ و در این امر تا چه اندازه ای در ذهن و روح جامعه رسوخ پیدا کرده اند؟ این بحث را با اشارات و الگوبرداری از واقعه کربلا مورد بررسی قرار می دهم . که امید بتوانم تا حدودی کمکی باشم در راه این فرهنگ سازی در جامعه . واقعه عاشورا در ظاهر یک واقعه جنگی تاریخ بشریست مانند تمامی وقایع جنگی که در مقطعی آغاز و در مقطعی پایان می پذیرد و بعد از مدتی باید چون دیگر وقایع جن
انسان موجودی هدفدار و آرمان گرا است. «هدفداری»، مقدمه «آرمانگرایی» است. اسطوره ها بخش اعظمی از آرمانهای بشریت را تشکیل می دهند. اسطوره ها تمایلات عمیق و در عین حال دامنه دار و گستره ای از آرمانها می باشند که تمام افراد جامعه را در برگرفته اند. معمولاً اسطوره ها حاوی عنصری مذهبی و معنوی بوده و در باور انسان جای دارند. مؤلفه های فرهنگ و ایثار از نگاهی دیگر در مفهوم اسطوره جای می گیرند. ایثارگری و شهادت طلبی جز به دست قهرمانانی که دارای تقدس می باشند تحقق نمی پذیرد. مفاهیمی چون ایثار و شهادت بر اثر تکرار و یا با برگزاری آیین هایی خاص و اقعیت یافته و بر اثر تداوم انتشار، جامعه و فرهنگ را از جمود بیرون می آورند. شخصیت ها و
برخی معتقدند سینمای دفاع مقدس u1576 به خوبی نتوانسته نسل خود را جدا کرده ومعانی را ازآن روزگار استخراج کرده و حرف جدیدی بزند. برای همین یکی از معضلات مطرح شده در این زمینه برقرار نشدن رابطه درست میان مخاطب و داستان فیلم است.منتقدان سینمای دفاع مقدس از نبود شخصیت سازی های مناسب برای به وجود آوردن یک درام واقعی شکایت کرده اند. از طرف دیگر نویسندگان و کارگردانان این حوزه از نبود حمایت های دولتی و بودجه لازم برای قوی شدن سینمای دفاع مقدس گله کرده اند. همچنین بحث سانسور در سینمای دفاع مقدس مبحث تازه ای است که در محافل سینمایی مطرح شده و مورد نقد کارشناسان قرار گرفته است. فصلنامه شاهد اندیشه این موضوعات را در یک میزگرد آزاد با سه تن از کارگردانان م
در میان افرادی که به جبهه می رفتند افرادی هم بودند که به اجبار در جنگ حضور داشتند، اما شخصیتی که در فیلم ها تصویر می شد، نگاهی آرمانی به جنگ و جبهه داشت و در حقیقت به گونه ای دیگر بود. در این فیلم ها آن چیزی که شخصیت یک رزمنده بسیجی را تعیین می کرد، چیزی جز مدل آدمی با آرمان های حماسی و عرفانی نبود، به همین خاطر این رزمندگان با قهرمانان جنگ غرب خیلی متفاوت بودند. این ها آدم های خلوت گزیده ای بودند که جبهه برایشان مفری برای تزکیه درونی محسوب می شد و این جنگ را به نوعی عرصه ای برای آزمایش الهی قلمداد می کردند. بهترین نمونه این شخصیت ها را می توان در آثار مستند شهید آوینی دید که بعد ها در کارهای دیگر هم الگوبرداری شدند. این مستند، u1575 ارتباط م
- هنر و ادبیات اگر چه توسط هنرمند و شاعر ایجادمى شود، اما به هر حال تحت تاثیر جامعه و حوادث آن قرار دارد. هر چه واقعه اى بزرگ تر باشد و تاثیر آن بر اجزاى جامعه بیشتر، آثار آن بر هنر و ادبیات هم گسترده تر خواهد بود. حال اگر حادثه اى عظیم در یک کشور به وقوع بپیوندد که در مدت زمانى طولانى مجموعه روابط سیاسى، اقتصادى و نظامى جهان را تحت تاثیر قرار دهد و سبب نگرشى جدید در محاسبات تاریخ نگرى و جامعه شناختى جهانى شود، روشن است که چه مایه بر هنر و هنرمندان همان جامعه تاثیر گذاشته است. جامعه شناسى هنر و ادبیات به تاثیراتى این گونه بر آثار هنر و هنرمندى مى پردازند. شاید این تاثیر در ادبیات مقاومت به سادگى و روشنى قابل بررسى باشد. ۲- معمولاً در تعریف
تئاتر یک رسانه ارتباطی است که همواره در یک سوی آن گروه اجرایی و تفکر حاکم بر نمایش آن ها و در طرف دیگرش عده ای از مخاطبان تئاتر قرار گرفته اند. در این سیستم ارتباطی همواره برش و زوایایی از دیدگاه های گروه سازنده به عنوان ژرف ساخت محتوا و یا پیام در معرض انتقال با تماشاگر قرار می گیرند.     در نمایشی موضوعی و از جمله حوزه تئاتر دفاع مقدس نیز چنین سیستمی با هدف انتقال مفاهیم و پیام های دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی صورت می پذیرد. اما آیا می توان همه نمایشهای تولید شده در این حوزه را آثاری در ستایش جنگ و مبارزه به شمار آورد و آیا تئاتر دفاع مقدس در پی تعریف ارزشهای جنگیدن است؟ پاسخ به این سوال در مورد تئاتر دفاع مقدس که حالا
فعالیت فرهنگی و هنری در عرصه دفاع مقدس نیز همچون هر پدیده و مساله دیگری همواره با تغییر فصل‌ها و نوسان‌هایی همراه بوده و خواهد بود.  "هنر دفاع مقدس دیگر مخاطب ندارد"...، "دوره این سینما گذشته است"...، "سینمای دفاع مقدس مرده" ، "به زور که نمی‌توان مردم را برای دیدن توپ و تانک به سینما کشاند"... ، گزیده‌ای از سخنان برخی افراد طی سالهای گذشته بوده هر وقت که سخن از هنر و به طور اخص سینمای دفاع مقدس و لزوم توجه بیشتر به این ژانر به میان آمده است , فریاد زده‌اند. نیاز به نام بردن از گویندگان این جملات نیست که اصلا روی سخن با افراد نیست . روی سخن با تفکری است که هر پدیده و موقعیتی را مطلق می‌بیند که شاید اگر با ان
X