معرفی وبلاگ
این وبلاگ در راستای ارج نهادن به مقام والای شهدا و جانبازان 8 سال دفاع مقدس ، و همچنین تجدید پیمان با آرمان های گرانقدر رهبر انقلاب اسلامی فعالیت می نماید.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1511901
تعداد نوشته ها : 3133
تعداد نظرات : 28
Rss
طراح قالب
GraphistThem241
زن در طول تاریخ مظلوم بوده و با تحقیر به او نگریسته شده است، لکن حضرت امام خمینی به این قشر عظیم جامعه بها داد و دیدگاه اسلام ناب محمدی را درباره زن، بیان داشت. حضرت امام پرده از چهره فریب جاهلیت قرن بیستم، برگرفت و یاوه های استعمارگران را درباره زن، نقش بر آب کرد و دغلبازان شهوت پرست را، رسوا ساخت. و به فریادرسی این موجود مظلوم شتافت و این گوهر گرانبها را که لابلای خزه ها و تبلیغات دروغین دشمنان انسانیت گم شده بود، به صحنه آورد و به زن آنچنان درک و آگاهی درستی از نقش و مسئولیت، بخشید که تجلی و بروز ان را در احیای هویت زن مسلمان در انقلاب اسلامی شاهدیم. این تلقی از زن بود که علیرغم حضور و وجود سنتهای متحجرانه که در هیأت وفاداری به اسلام ظاهر
((ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.)) حضرت امام خمینی (ره) در مدخل سخن ، در جهت تبیین جایگاه ارزش مند فرهنگی ، حقوقی زنان ؛خصوصاً فرهیختگان تحصیلکرده ی ایثارگر به نقش مهم و مؤثر قانون اساسی اشاره می شود ،که ثمره ی خون هزاران هزار شهید و زحمات نخبگان و شهدایی گران قدر همچون آیت الله بهشتی است. این قوانین ، ریشه در نظام دینی مبتنی بر آیات و روایات دارند. در اصل بیستم قانون اساسی آمده است : همه ی افراد ملت اعم از زن و مرد به طور یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه ی حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. در اصل بیست و یکم آمده است: دولت موظف است حقو
قبل از پرداختن به بحث اصلی ، لازم است تعاریفی از فرهنگ و تهاجم فرهنگی ارائه گردد ؛ تعاریف متعددی از فرهنگ ارائه شده ، که به عنوان نمونه تعریفی از یونسکو آورده می شود : فرهنگ (Culture) به مجموعه ی پیچیده ای از خصوصیات احساسی ، فکری ، مادی و غیرمادی اطلاق می شود که به عنوان شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی مطرح می شود ، که این نه فقط شامل هنرها و آثار ادبی است ، بلکه شامل شکل های مختلف زندگی ، حقوقی بنیادین انسان ها ، نظام های ارزشی و اعتقادات هم می باشد. (پناهی ، 1375 ، 94) پس زمانی که در این مقاله سخن از فرهنگ سازی به میان می آید ، هم شامل بعد معنوی آن – یعنی ایجاد باور ، اعتقاد ، اخلاق و منش اسلامی – می شود و ابعاد مادی آن یعنی پوشش
هنر واکنش عشق درونی انسان بوده از طریق ذوق ممکن است و از طرفی این عشق روح افزا مایه حیرت است و در وادی عشق، حیرت سرگشتگی مایه نوش وعیش است. هنرمند در سایه این عشق وصل کننده به کائنات و هستی بخش جهان اثر هنری خود را که از هستی وجود سرچشمه می گیرد خلق می کند که اگر در وجودش آراستگی نو تعالی نباشد،در اثرش منجلی نمی شود و اثر حالت تصنعی می یابد. اینجاست که می گوییم عشق تجلیگاه هنر است و آنچه که به مسلخ می رود و قربانی می شود، طفیلی است که با هنر سنخیتی ندارد. هنر در تمامی عرصه ها اثر گذار و ماندگار است و اینک از هنرمندان وادی عشق و ایثار سخن به میان می آید که هر کدام آیه ای از آیه های ایثار و تلاش هستند و هنر اولشان از خود گذشتگی و صبوری و همراهی
در سال های میانی قرن چهاردهم ، هنگامی که پلیدترین حلقه ی سلسله ی طواغیت حاکم بر سرزمین سلمان فارسی ، سرمست از باده ی وابستگی به شیطان بزرگ به حریم آن مجدد کبیر اسلام و عطیه ی الهی اهانت نمود ، همگان دیدند خداوند تبارک و تعالی چگونه با تحرک دشمن ، دوست را بیدار و بسیج نمود و مرگ مصطفی را از الطاف خفیه ی خویش (1) قرار داد و دیری نپایید که حیاط خلوت صهیونیسم به مأمن محرومین ارض و زمینه ساز امانت و وراثت شیعیان (مستضعفین تاریخ اسلام) تبدیل گردید. تیری که در لیله ی مبارکه ی بیست و دوم بهمن سال 57 از چله ی کمان الهی به سوی قلب قوم مغضوب رها شد ، آن چنان سرعت و صفیری داشت که یهود عنود را به تحرک و مقابله ی تمام عیار در یک سناریوی چند مرحله ایی از تح
در دیار ما اینک قافله ای می گذرد از دوردستهای روزگار سفر آغاز نموده و ندای سرود مقدس به لطف همراهان والا همت آن گوش هر اهل دلی را نوازش می دهد، آهنگ قافله، ترنم خوش باران کمال را دارد که از مبدأ فیاض و مطهر حضرت باریتعالی سرچشمه می گیرد و جریان آفاق ذات مقدس ربوبیت را، از ورای تمامی فراز و نشیبها، بشارت می دهد آفاق آفریننده پاکیها و شفادهنده در دها، آفاقی جاری و ساری در همه مکانها و زمانها، لیک دست نیافتنی و پهان، مگر برای انسانهای صادق و عاشق قافله قدوسی اینک به کنار ما رسیده است، قافله و قافله سالار را باید دریافت و خوشتن را با این محک گران امتحان کرد و همگام با راهیان سیرحق و همنوا با ندای سروش حق بود تا سازی و ندایی از مقام «سیر الی
مقدمه به طور قطع زن که نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهد، نقش بسیار مهمی در دفاع از حریم ولایت دفاع می کند. این نقش در دو جنبه قابل بررسی است: الف) نقش اجتماعی زن در دفاع از حریم ولایت ب) نقش فردی و وظائف شخصی او در رابطه با دفاع از حریم ولایت. اما قبل از اینکه به طور واضح و روشن به هر یک از این دو مسئله بپردازیم، مقداری در مورد خود ولایت فقیه و شرائط و محدوده آن صبحت می نمائیم تا معلوم گردد دقیقاً یک زن مسلمان چه وظیفه ای را بر دوش دارد و باید به دفاع از چه چیزی برخیزد. بنابراین محورهای اصلی مقاله در سه قسمت خواهد بود: قسمت اول مربوط به ولایت فقیه و قسمت دوم مربوط به نقش اجتماعی زنان در دفاع از حریم ولایت و قسمت سوم مربوط به نقش فردی زنان
کردستان بعد از انقلاب اسلامی و مخصوصاً در هشت سال دفاع مقدس، منطقه فعالیت و درگیری گروهکهای ضد انقلاب کومله، دمکرات و دیگر گروهها بود. حمله بعثی ها و بمبارانهای هوایی، در کنار فعالیت نیروهای ضد انقلاب باعث ناامنی کردستان شده بود. برادران سپاه و ارتش و نیروهای انتظامی در کنار برادران و خواهران مسلمان کرد سعی در برقراری امنیت در کردستان را داشتند و در کنار عملیات نظامی، فعالیت فرهنگی را نیز انجام می دادند. در این دوران، هر کسی طرفدار انقلاب اسلامی بود و عشق امام و اسلام در قلبش بود، امنیت جانی نداشت. گروهکهای ضد انقلاب او را شناسایی می کردند و در فرصتی با حمله و اسارت او را ناجوانمردانه به شهادت می رساندند. و ناهید فاتحی کرجو از جمله این مظلومه
هم جبهه، هم پشت جبهه در آن روزهایی که دشمن، پشت دیوار خرمشهر منتظر ورود بود و شهر به تدریج از ساکنان خود خالی می شد، خواهران بسیج و سپاه خرمشهر از جمله زنانی بودند که ضمن جلوگیری از مهارت خانواده هایشان، خود به محافظت از انبار مهمات پرداختند. کار این خواهران تحویل مهمات و رساندن آنها به رزمندگان اسلام بود. محل استقرار عده ای دیگر از این زنان شجاع، مسجد جامع خرمشهر بود که برای کندن سنگر به نقاط حساس شهر اعزام می شدند. با اینکه تعداد آنها اغلب زیاد نبود ولی دلهایشان چون دریا وسیع و چون کوه محکم و استوار بود و این شجاعت و رشادت، باعث دلگرم شدن رزمندگان و پایداری آنها در برابر دشمن بعثی می شد. زنان تا آخرین روزها در خرمشهر باقی ماندند. تا جایی که
دفتر تاریخ در اوراق فراوان خود رویدادهای بسیاری را ثبت کرده است. برخی از آنها تلخ و برخی شیرین اند. پاره ای از حوادث تاریخی غیرماندگار و پاره ای ماندگارند. شماری عبرت آموزند و شماری غیرقابل اعتنا. در زاویه و نگاهی دیگر نظاره گران دفتر تاریخ نیز متفاوت اند؛ بعضی اهل بصیرت و اعتبارند و بعضی دیگر بی تفاوت و رهگذر. دیدگانی را دیده ایم که با تیزبینی و ژرف نگری از دفتر تاریخ بهره می گیرند و خود را مخاطب فرمان الهی فاعتبروا یا اولی الابصار می دانند. اینان کلام مولای متقاین علی (ع) را به گوش جان شنیده اند که چقدر عبرت ها فراوانند اما عبرت گیرندگان ناچیز. در این مجال خطاب این قلم با چنین افراد و کسان است. خواص اهل حق و ارباب معرفتی که آموزه های تاریخی
انسان به عنوان گوهر اصلی نظام وجود ، همواره مهم ترین محور برای کلیه ی مباحث بوده و در طول تاریخ ، گفتمان ها ، همایش ها ، و کتب بسیاری را به تحلیل و نقد و نظر در مورد شخصیت خویش اختصاص داده است. در این میان وجود و جنسیت مختلف و تغافل برخی تئوریسین ها نسبت به واقعیت های زیست شناختی و روان شناختی هر کدام از این دو جنسیت ، خصوصاًزنان ، پیامدهای منفی فراوانی در پی داشته و باعث ایجاد چالش های عظیمی در استیفای حقوق آنان گردیده است. بدون شک تا زمانی که شناختی صحیح از ماهیت حقیقی یک زن وجود نداشته باشد ، بحث از مبانی فرهنگی ، حقوقی ، فردی و اجتماعی وی امری بس نابخردانه است. از این منظر ، جنبش های گوناگونی در طول تاریخ ظهور نمودند ، تا بتوانند موفقیت ه
X