معرفی وبلاگ
این وبلاگ در راستای ارج نهادن به مقام والای شهدا و جانبازان 8 سال دفاع مقدس ، و همچنین تجدید پیمان با آرمان های گرانقدر رهبر انقلاب اسلامی فعالیت می نماید.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1518254
تعداد نوشته ها : 3133
تعداد نظرات : 28
Rss
طراح قالب
GraphistThem241

غروب ۲۱ فروردین ! مردى که خالصانه سخت ترین بحران هاى جنگ را مدیریت کرده بود، دیگر در میان ما نبود.
من خسته و دلگیر از جفاى این روزگار مقابل پیرزن روستایى نان فروش ایستادم و سلام کردم. او اما همان طور که مثل همیشه نان ها را در دستانم مى گذاشت گفت: پسرم تسلیت مى گویم! باید شهادت صیاد را به شما تسلیت بگویم! براى من سوگوارى همرزمانم که از نزدیک قدرت فرماندهى و زحمات او را در سخت ترین روزهاى جنگ حس کرده بودند؛ طبیعى بود، اما نفوذ اینچنینى صیاد در درونى ترین لایه هاى جامعه ایران ارزشى داشت که با هیچ مدال و درجه اى قابل مقایسه نبود. براى اولین بار بود که تسلى و آرامش ناشى از تسلیت و همدردى یک انسان را اینگونه لمس مى کردم.
صیاد تنها کاریزما و نابغه مدیریت و فرماندهى ارتش نبود بلکه او به همان اندازه در درونى ترین لایه هاى اجتماع ایران نفوذ داشت. تشییع پیکر پاک صیاد که مقام معظم رهبرى بر آن بوسه زد؛ پس از رحلت مرادش امام خمینى رحمت الله علیه بزرگترین تشییع جنازه اى بود که در ایران برگزار شد و این آخرین و شاید بزرگترین افتخار و مدالى بود که او براى ارتش به دست آورد.
نام او در کنار فلاحى، نامجو، فکورى، کلاهدوز و جهان آرا با شکست حصر آبادان در ذهن مردم ایران گره خورده است. صیاد پس از شهادت فلاحى و نامجو و کلاهدوز طراحى و مدیریت عملیات هاى ائتلافى پیروزمندانه ارتش و سپاه را بر عهده گرفت که هنوز از بزرگترین افتخارات ارتش جمهورى اسلامى ایران محسوب مى شوند. طراح و مدیر دهها عملیات پیروزمندانه همچون فتح المبین (که بیشترین شکست را به دشمن وارد کرد)، طریق القدس، فتح خرمشهر و سرانجام در پایان جنگ شکست حمله خائنانه منافقین در عملیات مرصاد هیچگاه از ذهن مردمى که سالهاى سخت دوران دفاع مقدس را درک کرده اند، نخواهد رفت.
صیاد خستگى ناپذیرترین فرمانده جنگ بود. مردى که در طول تمام هشت سال در جنگ حضور داشت براى لحظه به لحظه جنگ با تمام وجودش زحمت کشید. او تا به صبح در قرارگاه هاى تاکتیکى کاغذهاى کالک را به دیوار مى چسباند و طراحى مى کرد و طراحى مى کرد و دوباره طراحى مى کرد و... و روزها در مسیرى که جیپ فرماندهى از یک قرارگاه تا محل استقرار تیپ مى رفت در آن مسیر سخت و پردست انداز لحظه اى مى خوابید. او یک عارف واقعى بود که جسمش به معناى واقعى تابع روحش بود.
ولایت پذیرى و نزدیکى او به امام عمق و معنایى داشت که قابل توصیف نیست. او یک مرید واقعى امام بود و در عین حال که نزدیکترین دیدگاهها را به دیدگاه هاى امام داشت تبعیت او از امام یک الگوى تاریخى است.
صیاد در حالى که افتخار قدرت مدیریت ارتش محسوب مى شد، در حالى که توانمندى هایش در مدیریت عملیات هایى همچون شکست حصر آبادان، فتح المبین و فتح خرمشهر از توانمندى عالى ترین ژنرال هاى جهان بالاتر بود. اما خلوص و تواضع و صمیمیتى را به همراه خود آورد که در هیچ یک از ارتش هاى جهان وجود خارجى ندارد. این ویژگى همه فرماندهان نزدیک به امام همچون نامجو یا چمران بود. آنها در کنار سربازانشان مى نشستند بى آنکه ذره اى از انسجام و اقتدار خود و فرمانبردارى سربازان و فرماندهان زیردست خود بکاهند. بلکه گاه تنها یک نگاه فرمانده براى انجام هر دستورى کافى بود. صیاد ثابت کرد که قدرت فرماندهى با غرور فرماندهى متفاوت است و فرمانده هیچ نیازى به اشرافى گرى ندارد. این درست سیره امام و به معناى تبعیت از سیره نبوى بود. صیاد مردى بود که اشرافى گرى را در ارتش از میان برد. او دستور داد همه گردان ها مسجد زیرزمینى بسازند و همه فرماندهان و سربازان به سیره نبوى، بى آنکه صف ها را به هم بزنند و جایگاهى براى خود قایل شوند دور یک سفره بنشینند و ضمن صرفه جویى در وقت و زمان و پرهیز از اسراف، هر روز با هم انس و الفت بیشترى بگیرند.
صیاد یک فرهنگ ساز بود. فرهنگ خستگى ناپذیرى و مقاومت در کنار سادگى و معنویت! ارتش، فرهنگ نماز اول وقت را تا حدود زیادى مدیون صیاد است. او همیشه گراهاى زمانى اش بعد از نماز بودو جلسات را بعد از نماز برگزار مى کرد. صیاد ارتباط عجیب روحى و معنوى با خط مقدم داشت و در لحظات سخت و بحرانى با حضور در خط مقدم نگاه بانفوذ و مهربانش چنان روحیه اى به بچه ها مى بخشید که تأثیر و قدرت آن از هر مهماتى و تجهیزاتى براى آنها بیشتر بود. دوست عزیزم جناب سرهنگ شکیبایى نقل مى کرد که نیروهاى ایرانى پس از آنکه ارتفاعات سراسپندار کردستان عراق را با زحمات زیادى به دست آوردند، با پاتک سخت عراقى ها مواجه شده بودند و از دست دادن آن براى نیروهاى ایرانى خیلى سخت بود. شکیبایى که از لشکر ۷۷ براى کمک به بچه هاى لشکر ۲۳ به منطقه رفته بود از طریق بى سیم بچه ها را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم مى دهد که فقط مهمات بفرستید. شخص سومى از پشت بى سیم با او ارتباط مى گیرد.
لحظاتى بعد هلیکوپترى ایرانى به سختى در آن دره مى نشیند. هنگامى که سربازان به طرف هلیکپوتر مى روند، مى بینند که صیاد خود مهمات را روى دست گرفته و به سمت بچه ها مى آورد. سرهنگ شکیبایى مى گفت روحیه اى که در آن لحظه نیروها با دیدن صیاد پیدا کردند به هیچ نحو دیگرى به دست نمى آمد.
هنوز لوح هاى تقدیرى که او گاه خود شخصاً در خط مقدم به بچه ها مى داد از زیباترین و دوست داشتنى ترین خاطرات و بزرگترین سندهاى افتخار فرماندهان ارتش محسوب مى شود و این سنت او بود که هرگاه از موفقیت و تلاش هر فرمانده اى آگاه مى شد هرگز آن را نادیده نمى گرفت.
هنوز یاد آن نگاه مهربان و مجاهدانه وى پس از آنکه با نیروهایم موفق شدم قله حلبان را از وجود نیروهاى عراقى پاک کنم، هنگامى که لوح تقدیر و امضاى مبارکش را به من مى داد لذت وصف ناپذیرى از خدمت به اسلام در وجودم جارى مى سازد.
در خاطر من یاد تو باقى است هنوز
گلبانگ فریاد تو باقى است هنوز
اسطوره عشق و ایمان و جهاد
آواره تکبیر تو باقى است هنوز
واقعیت آن است که صیاد حکم یک پدر را براى همه پدران سختکوش و مقاوم و شکست ناپذیر ارتش داشت و فقدان او هیچگاه جبران شدنى نیست. اما او درست همچون امام به همان اندازه که شناخته شده و مشهور است، غریب و ناشناخته باقى ماند و همچون مرحوم حاج سیداحمد آقا گنجینه اى را با خود برد که به دست آمدنى نیست و شاید هیچگاه تاریخ و متفکران نتوانند عظمت واقعى و دردها و ناگفته هاى او را کشف و بیان کنند. اگرچه صیاد همواره اسطوره ارتش باقى خواهد ماند و امروز نیز نیروهاى نظامى جمهورى اسلامى ایران با تأسى به اینگونه الگوهاى ماندگار جهادى آمادگى دفاع و مواجهه با کلیه تهدیدات دشمنان را دارند.
منبع : روزنامه ایران


دسته ها : سایر مقالات
1389/5/31
X